جدول جو
جدول جو

معنی پیل چراغ - جستجوی لغت در جدول جو

پیل چراغ
(چِ)
نام دره ای بحدود بلخ و جوزجانان و قندز. (رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 154 و 308 تا 311 و 403 و 540 شود)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چهل چراغ
تصویر چهل چراغ
(دخترانه)
چلچراغ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پیل مرغ
تصویر پیل مرغ
بوقلمون، پرنده ای از خانوادۀ ماکیان با پرهای سیاه رنگ و سر و گردن بی پر که قدرت پرواز ندارد
شوال، شوالک، شوات، سرخاب، پیروج، ابوقلمون، حربا
فرهنگ فارسی عمید
(چِ هَِ چِ)
چراغ واره. رجوع به چلچراغ شود
لغت نامه دهخدا
(پَ)
کسی که فیل را به چرا میبرد. (یادداشت مؤلف). فیلبان. رجوع به فیلبان شود
لغت نامه دهخدا
(مُ)
مرغی که از بالای منقار او پوستی مانند خرطوم فیل آویخته است. (برهان). دجاجۀ مصریه که از منقار او خرطومی آویخته و خرطوم و گردن او هر لحظه به رنگی نماید. (انجمن آرا). پیروج. بوقلمون. فیلمرغ. شوار. شوال. شوالک. (برهان). ابوبراقش. (برهان، ذیل شوالک). شوات. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ چِ)
قسمت بالای فتیلۀ چراغ پس از سوختن. رجوع به گل چراغ گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیل مرغ
تصویر پیل مرغ
بوقلمون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیل مرغ
تصویر پیل مرغ
((مُ))
بوقلمون
فرهنگ فارسی معین